رفیقی از دوستی پرسید من خوشگلم؟ گفت : نه
گفت: دوستم داری؟ گفت: نوچ؟
گفت : اگر بمیرم برام گریه می کنی ؟ گفت: اصلاً
رفیق چشاش پر از اشک شد. هیچی نگفت.
دوسته بغلش کرد گفت: تو خوشگل نیستی زیباترین هستی.
تو را دوست ندارم چون عاشقتم.
اگه تو بمیری برات گریه نمی کنم چون من هم میمرم
یکی از این حرفا به من بزنه
باران می بارد
و من در ایستگاه همیشه،
ایستادهْ پیر می شوم
بی آن که بدانم سال هاست
هیچ قطاری این جا توقف نمی کند!