من همانم !
دختری که برای داشتنت .
تمام شب را بیدار می ماند....
و با تویی که " نیستی " حرف میزد ....!
دختری که .....
زانو میزد لبه ی تختش ،
چشمانش را می بندد ،
و تنها آرزویش را
برای هزارمین بار به خدا یاد آور می شود......
و خدا هم
مثل همیشه لبخند میزند ...
از اینکه
تو
آرزوی همیشگی من بودی ...
الهی اگر تو مرا خواستی من آن خواست که تو خواستی!
مناجات نامه خواجه عبدالله