-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 آذرماه سال 1391 20:26
سکوت و صبوری ام را به حساب ضعف و بی کسی ام نذار.دلم به چیزهایی پای بند است که تو یادت نمی آید
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 آذرماه سال 1391 20:23
میـدونی بن بست زنـدگی کـجـاست ؟ جــایــی کـه نـه حـــق خــواسـتن داری نـه تــوانــایـی فـــرامــوش کـــردن
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 آذرماه سال 1391 20:22
باران نبار ! نه چتــر دارم و نه یـــار ...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 آذرماه سال 1391 20:21
سیگار رو هم که ترک کرده باشی ، یه گوشه می شینی و از روزگار می کشی...!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 آذرماه سال 1391 20:14
خاک را دوست دارم چون آخرین همسفرم است
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 آذرماه سال 1391 20:13
غمگینــم ... مثل عکسـی در اعلامیــــه ی ترحیـــــم ! کـــه " لـــبخنــدش " .. دیگــران را " مـی گــریـانـد " ... !
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:47
دخــــــتر تهرونی♥ کــــــیست ...!؟ . . . . . . دخــــتر تهرونــــی، دخـــــتر تهرونیســت ... همین برایِ آتیش کشیدن کلِّ دنــیــا کافیست ...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:44
چی شد که سیگاری شدی ؟ یه شب بارون میومد… خیلی تنها بودم...!!! چی شد که ترک کردی؟ ... یه شب بارون میومد… دیگه تنها نبودم...!!! چی شد الکلی شدی و سیگار رو دوباره شروع کردی؟ یه شب بارون میومد… دوباره تنها شدم...!!! چی شد آوردنت اینجا، بستریت کردن؟ یه شب بارون میومد...خیلی تنها بودم...تو خیابون دیدمش… اون تنـــــــها...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:42
چرا ادما نمیدونن بعضی وقتها خداحافظ یعنی: "نذار برم" یعنی برم گردون سفت بغلم کن.... سرمو بچسبون به سینه ت و بگو: خداحافظ و زهر مار! بیخود کردی میگی خداحافظ!!! مگه میذاری بری؟ مگه الکیه؟!!!! چرا نمیفهمن نمیخوای بری؟ چرا میذارن بری؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:42
خیلی دوست دارم یکی بهم بگه : "قدر این روزاتونو بدونید" بعد بزنم پس گردنش و بگم : دقیقا کدوم روزا ؟ نشون بده با دست!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:40
Some people are like clouds. When they disappear, its a brighter day.
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:39
♥ ♥ ☆ ¨ '`' * ° ☆. ¸. ☆ ¨ '`' * ° ☆. (.. ƸӜƷ ¸. ☆ ¨ '`' * ° ☆ ... :) `• ♪ ♫ ¸ ¸. ☆ ¨ ¨ '`' * ° ☆ ☆ ¨ ¨ .. `'* ° ☆. ¸ ¸. ☆ ¨ ¸ ¸. ☆ ¨ .... `` * ° ☆. ¸ ¸. ☆ Years may have passed and although everyone thinks, and the flame was extinguished but wrong to think that the past will always remember that it is the best of the...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:37
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:36
بغلم کن بیش از آنکه ترسها مرا ببرند و گوشه دور دنیا به تنهاییم بخندند بغلم کن من از همه این شهر تنها بن بست بین بازوهایت را می شناسم و غرق می شوم در صدای دریایی که در جیب پیرهنت پنهان کرده ای...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:32
من تنها هستم اما تنها من نیستم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:27
دو نفر عاشق هم میشن میرن پیاده روی ☻♥☻ \█/.\█/ .||. .||. و میرن ... ☻♥☻ \█/.\█/ ..||. .||. و میرررن .☻♥☻ \█/.\█/ .||. .||. و میررررن .☻♥☻ \█/.\█/ .||. .||. و میررررن .☻♥☻ \█/.\█/ .||. .||. و میرررن .☻♥☻ \█/.\█/ .||. .||. و میرررن .☻♥☻ \█/.\█/ .||. .||. و یه عده فضول هم دنبالشون نکنین این کارو زشته .....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:24
لعنت به تو ..... تمام این مدت دل داشتیو حکم لازم نکردی؟!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:22
دلیل گریه های من شب وروزم پرازدرده! غریبی می کنی بامن نگاه تو چقدر سرده!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:19
وقتی که دیر رسیدم و با دیگری دیدمت فهمیدم که گاهی هرگز نرسیدن بهتر است از دیر رسیدن!!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:17
کاش ما هم چوبى بودیم در روزهایى که دلم شکسته بود یاد حرف هاى پدر ژپتو به پینکیو افتادم که میگفت : پینکیو چوبى بمان ادم ها سنگدلند دنیاشون قشنگ نیست . . .
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:14
Little girl kisses her mom Tells her I love you holds on to her neck Little girl doesn’t have much She walks with a smile, she’s so full of life But she cries in the night Just to try to hold on No one can hear her She’s all alone This little girl closes her eyes All that she wants Is someone to love Someone to love...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 06:13
گاو اولی: ما! گاو دومی: مااااا مااااا گوسفند وارد ماجرا میشه: بع گاو اولی: مااااا گوسفند دومی: بع گوسفند اولی: بع بع… . . . . . . . نه واقعا نشستی این گفت و گو رو تا آخر خوندی؟ الان هم منتظر بقیه ماجرا هستی؟ ای جانم! احتمالا دانشجو هم هستی؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 آبانماه سال 1391 20:44
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم! ببرم بخوابانمش! لحاف را بکشم رویش! دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم! حتی برایش لالایی بخوانم، ... وسط گریه هایش بگویم: غصه نخور خودم جان! درست می شود!درست می شود! اگر هم نشد به جهنم... تمام می شود... بالاخره تمام می شود...!!!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 آبانماه سال 1391 20:42
مادرم می گفت : دوستانت را ببین ، همه به جایی رسیده اند … نمیدانست ، منتظر نشسته ام تا به تو برسم … !!!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 آبانماه سال 1391 07:54
کسی که همیشه سعی میکنه بقیه رو شاد کنه بیشتر از همه تنهاست اون رو تنها نذارید چون هیچوقت به شما نمیگه که بهتون نیاز داره ...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 آبانماه سال 1391 07:53
بر دریچه قلبم نوشتم : ورود ممنوع اما عشق آمد و گفت: بیسوادم !
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 آبانماه سال 1391 07:52
دلــتــنــگــی . . . ؟ حــاضــر √ غــــم . . .؟ حــاضــر √ درد . . .؟ حــاضــر √ ... دوری . . .؟ حــاضــر √ عــشــق . . .؟بلندتر میخوانم ، عشق . . . ؟ باز هم نیامده؟؟؟ ... غیبت هایش ازحد مجاز چندیست که گذشته ، اخراجش میکنم! با اینکه نمیشود ، اما زندگی را ادامه میدهم!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 آبانماه سال 1391 07:51
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم / با اشک ، تمام کوچه را تر کردم وقتی که شکست بغض تنهایی من ، وابستگی ام را به تو باور کردم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 آبانماه سال 1391 07:48
دیگر گذشت ، همه چیز گذشت و تمام شد ، این رو یاهای من با تو بود که تباه شد...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 آبانماه سال 1391 07:47
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد راهی نرود که بی راه باشد خطی ننویسم که آزار دهد کسی را یاد من باشد روز و روزگار خوش است همه چیز رو به راه و بر وقف مراد است و خوب تنها تنها دل ما دل نیست آره !